میزبانی حرم مطهر رضوی از ۳۵۰۰ زائر افغانستانی در دهه پایانی صفر نخستین مدرسه فصلی «فلسفه اخلاق» در مشهد برپا می‌شود بخش بین الملل بنیاد امام رضا(ع) به زودی تقویت می‌شود معاون سازمان حج: بیش از ۵ میلیون نفر در نوبت اعزام به عمره مفرده هستند درباره «سید مجتبی حسینی»، نویسنده کتاب «حضرت سکینه (س)؛ اسطوره ادب و عرفان» رفاقت با امام رضا (ع) کلید بهار معنویت | چگونه اندوخته‌های معنوی ماه محرم و صفر را حفظ کنیم؟ آغاز نهادینه‌سازی فرهنگ نماز از مدارس تاکید بر طرح و تصویب قوانین در راستای ایجاد زیرساخت‌های مربوط به مساجد نگهداری تابلوی تمثال امام رضا(ع) در موزه آستان قدس رضوی تکذیب شد تلاش برای تحقق مسجد تراز اسلامی | فعال‌سازی ۲۰ هزار مسجد در طرح «محراب» حکم شرعی آموزش شعبده چیست؟ مسجد جمکران میزبان هیئات مذهبی در روز شهادت امام حسن عسکری(ع) ساماندهی شعب موسسات قرآنی سراسر کشور تا پایان سال ۱۴۰۴ مدیرکل بنیاد شهید خراسان‌رضوی: خدمات شهرداری مشهد برای اشاعه نام شهدا بسیار ارزشمند است تاریخچه‌ای از توسعه حرم امام رضا علیه‌السلام در عصر «وزیرنظام» در دوره قاجار خودتان را بزنید به آن راه آقا! خورشید، پشت این پنجره است عنایت خاص امام رضا (ع) به شیخ حبیب‌ا... آثار، برکات و چرایی زیارت امام رضا (ع) | عهدی که با زیارت ادا می‌شود گزارشی از نمایشگاه عکس های حسن توکلی از حرم مطهر رضوی در نگارخانه فردوسی | با عکس هایم از حرم، زندگی کردم
سرخط خبرها

درباره میرزا احمد آشتیانی| واله‌ای در وادی دلدادگی

  • کد خبر: ۲۳۵۳۹۶
  • ۰۴ تير ۱۴۰۳ - ۱۲:۲۰
درباره میرزا احمد آشتیانی| واله‌ای در وادی دلدادگی
یادی از میرزا احمد آشتیانی، فقیه فقید که ۳ تیر ۱۳۵۴ به دیدار حق شتافت.

به گزارش شهرآرانیوز، تهــــــران، ناصرخسرو، داخل کوچه‌ای روبه روی شمس العماره، دری باز می‌شود به قلب تاریخ. ساختمانی به یادگار از معماری قاجار. از آن عمارت‌های چهارایوانی که یک حوض فیروزه‌ای شاداب میان حیاط جا خوش کرده و کاج‌های بالابلند روی آب سایه انداخته اند. اول بار محمدحسین خان مروی بانی شد این مدرسه تاریخی را بسازند و زمانی هم که از دنیا رفت، وقف طلاب علوم دینی شد. آجر به آجر مدرسه، راوی تاریخ چند ده ساله‌ای است که از قاجار تا امروز، چه فرازوفرود‌ها که به خود ندید.

چه سحر‌ها که طلاب عبا به دوش می‌آمدند می‌نشستند اطراف حوض دست به وضو می‌بردند و چه غروب‌ها که از خفقان استبداد، حتی صدای پرنده هایش در گلو خاموش می‌شد. در تمام این سال ها، سهم خاندان آشتیانی از مدیریت این مجموعه، چیزی نزدیک به صدسال بود. سال ۱۳۱۰ بود که میرزا احمد، آخرین فرزند میرزاحسن آشتیانی، بعد از ۱۰ سال تحصیل و تدریس در نجف، برگشت تهران. آن روز‌ها برادرش آشیخ مرتضی، تولیت مدرسه بود. 

حکومت کم کم داشت درباره فعالیت روحانیون کوتاه می‌آمد که آشیخ مرتضی از دنیا رفت و تولیت به میرزا احمد رسید. پهلوی اول قدرت گرفته بود و حوزه‌های علمیه و منابر و روضه ها، رو به خاموشی می‌رفت. مدرسه‌ای که روزگاری محرم ها، میزبان هزاران عزادار بود و عطر نذری هایش، کل بازار تهران را برمی داشت، حالا متروکه‌ای شده بود که از وحشت مأموران حکومتی، مثل یک آرامستان سوت و کور بود.

در تمام تهران، یک میرزا احمد آشتیانی بود که زیر بار تعطیلی کلاس‌ها نرفت. در ضلع جنوب غربی مدرسه، ساختمان کوچک تری قرارداشت که از داخل مسجد با دری کوچک قابل دسترسی بود. نه آن در به چشم می‌آمد و نه آن ساختمان پشتی در معرض دید بود. حالا می‌شد در آن مدرسه کوچک با حجره‌های نقلی، از بیست طلبه میزبانی کرد.

اینجا، با حضور میرزا احمد آشتیانی، امن‌ترین نقطه تهران برای تحصیل آن بیست طلبه‌ای بود که به هیچ قیمتی از برپایی محافل علمی دست نکشیدند. جرئت و جسارت میرزا احمد، افتاده بود سر زبان ها. استبداد، تنها روی کاغذ برایش‌های و هوی داشت و در میدان عمل، هرجا گردن حق به تیزی ناحقی خراشیده می‌شد، با اقتدار جلو می‌آمد. به ظاهر کار به سیاست نداشت، اما هرجا لازم بود، با بیانه و اطلاعیه، مواضعش را آشکار می‌کرد. گواهش هم ماجرای باغ سرچشمه در تجریش. 

مرحوم مهدوی کنی روایت می‌کند بعد از انقلاب اسلامی، ساختمان‌هایی در باغ سرچشمه تجریش بنا شد که بعدا مدعی اش آمد گفت این ملک را ده ساله اجاره کرده و این ساختمان‌ها را ساخته و حالا می‌خواهد از موقوفات بخرد. اما به دلیل آنکه مرحوم میرزا احمد آشتیانی پای اسنادی که باغ را از دست موقوفات خارج می‌کرد و به مدعی المال می‌سپرد امضا نکرده بود، این املاک برای مدرسه علمیه مروی باقی ماند.

 به خاطر منش عدالت خواهانه آشتیانی بود که حضرت امام خمینی (ره) مسئولیت پرداخت شهریه را بعد از تبعید به او واگذار کرد. حالا اگر هنوز بر سنگ فرش‌های مدرسه علمیه مروی قدم بزنی، صدای کشیده شدن نعلین مجتهدی به گوش می‌رسد که تا روی پا بود، یا داشت تحصیل می‌کرد یا تدریس. زمانی هم که قوت از پاهایش رفت، تألیفاتش را از سر گرفت.

حالا نام او بر بیش از ۶۲ عنوان کتاب و رساله در زمینه‌های اخلاقی و فقهی و فلسفی به چشم می‌خورد و آن لا به لای مکتوبات، قصاید لطیفی یافت می‌شود با تخلص «واله»، که جلوه‌ای از ارادت قلبی میرزا احمد به ساحت مقدس اهل بیت است. 
۵ تیر ۱۳۵۴ بود که میرزا احمد آشتیانی پس از نودوسه سال عمر باعزت، در حریم حرم عبدالعظیم حسنی آرام گرفت و پس از آن استادانی، چون سید جلال الدین آشتیانی، میرزا محمدباقر آشتیانی، حسن حسن زاده آملی و سید عباس طباطبایی که روزگاری مسئله آموز مکتب علم و دانش او بودند، همراه با کسبه بازار تهران، سیاه پوشِ جای خالی اش شدند.

گره گشایی به وقت گرفتاری‌ها

در میان آثار میرزا احمد آشتیانی، یک مجموعه اعمال و سفارش‌های مجرب در باب خواص آیات و اذکار وجود دارد که روایت نام گذاری او، شنیدنی است. مرحوم میرزا محمدباقر آشتیانی، پسر میرزا احمد که بعد از پدر بر مسند تولیت مدرسه مروی نشست، روایت می‌کند: سیدی ناشناس وارد منزل پدر شد و فرمود: «شنیده ام کتابی نوشته ای، نام آن را هدیه احمدیه بگذارید.» و بعد رفت. از خدمتکاران پرسید: «این آقا کجا رفت؟» گفتند: کدام آقا؟ کتابی که به وقت تألیف، تنها نگارنده از نگارش آن اطلاع داشت، بعدتر در شمار یکی از محبوب‌ترین آثار او محل رجوع به وقت گرفتاری‌ها شد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->